کاردرمانی ذهنی چیست و چه افرادی به کاردرمانی ذهنی نیاز دارند؟

مرکز نورولند
بروزرسانی: فوریه ۲۰۲۵
مدت مطالعه: ۹ دقیقه
بیش فعالی

در این روش درمانی، به جای جدا کردن بدن و ذهن، این دو به‌طور یکپارچه و در ارتباط با یکدیگر مد نظر قرار می‌گیرند. کاردرمانی به این دیدگاه توجه دارد که تنها درمان علائم فیزیکی نمی‌تواند به بهبود واقعی فرد منجر شود، بلکه باید به همه جنبه‌های سلامت از جمله روان، اجتماعی و فرهنگی نیز توجه شود.

برای مثال، در درمان فردی که پس از سکته مغزی بهبودی را تجربه می‌کند، کاردرمانگر به تنها جنبه‌های جسمانی او توجه نمی‌کند بلکه در کنار ارزیابی وضعیت فیزیکی، سلامت روان، روابط اجتماعی فرد و حتی مسائلی مانند سن، جنسیت، باورها و ارزش‌های فرهنگی او نیز به دقت بررسی می‌شوند و در این راستا، هدف از درمان نه‌تنها کاهش یا از بین بردن علایم بیماری بلکه ارتقاء کیفیت زندگی فرد در تمامی ابعاد است.

بیماری‌ها به‌طور کلی به دو دسته جسمانی و روانی تقسیم می‌شوند و بر این اساس، کاردرمانی به دو شاخه کاردرمانی جسمانی و کاردرمانی روانی تقسیم می‌شود. شاخه کاردرمانی روانی خود به دو بخش بزرگسالان و کودکان تقسیم می‌شود، که در بخش مربوط به کودکان، این شاخه تحت عنوان "کاردرمانی ذهنی" شناخته می‌شود. این رویکرد به‌ویژه برای کودکانی که با مشکلات روانی و شناختی روبه‌رو هستند، به‌منظور ارتقای عملکرد ذهنی و بهبود توانمندی‌های شناختی به کار گرفته می‌شود.

کاردرمانی ذهنی چیست؟

 

کاردرمانی ذهنی، به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های کاردرمانی، به بررسی و همچنین درمان اختلالات روانی و شناختی در کودکان می‌پردازد این شاخه از کاردرمانی، با استفاده از روش‌های تخصصی و فعالیت‌های هدفمند، بر تقویت مهارت‌های ذهنی و بهبود کارکردهای اجرایی مغز تمرکز دارد و هدف اصلی از این درمان، ارتقای توانایی‌های شناختی کودک و بهبود کیفیت زندگی او از طریق تقویت فرآیندهای ذهنی و درک محیط پیرامون است.

متخصصان کاردرمانی ذهنی با طراحی فعالیت‌هایی که به‌طور خاص بر روی توانمندی‌های مغزی متمرکز هستند، سعی در تصحیح و تقویت کارکردهای اجرایی مغز دارند و این فعالیت‌ها به کودک کمک می‌کنند تا توانایی‌های ذهنی خود را بهبود بخشد و با مهارت‌های جدیدی که به دست می‌آورد، بتواند زندگی روزمره خود را به‌طور مستقل‌تری مدیریت کند.

اهداف کاردرمانی ذهنی

 

هدف اصلی کاردرمانی ذهنی، ارتقای استقلال فردی و همین طور بهبود کیفیت زندگی از طریق تقویت مهارت‌های ذهنی و اجرایی است و این اهداف به‌طور خاص شامل موارد زیر می‌باشند:

افزایش توجه و تمرکز: کمک به کودک در بهبود توانایی تمرکز بر روی تکالیف مختلف.

تقویت حافظه: ارتقای توانایی حفظ و یادآوری اطلاعات در شرایط مختلف.

آموزش مهارت‌های روزمره زندگی: تقویت توانایی‌های کودک در انجام کارهای روزانه خود به‌طور مستقل.

بهبود مشکلات حسی: کمک به کودک در تعامل بهتر با محیط از طریق بهبود پردازش حسی.

بهبود تصویر بدنی (Body Image): تقویت درک صحیح کودک از بدن خود و ارتباط آن با محیط.

بهبود نقشه بدن و آگاهی از بدن (Body Schema and Body Awareness): ارتقای آگاهی کودک از موقعیت و حرکات بدن خود در فضا.

آموزش مهارت‌های اجتماعی: بهبود تعاملات اجتماعی کودک و توانمندی در برقراری ارتباط موثر.

افزایش تحمل کاری: کمک به کودک در مدیریت و انجام فعالیت‌های کاری و تحصیلی با افزایش توانایی‌های اجرایی.

افزایش اعتماد به‌نفس: تقویت اعتماد کودک به توانمندی‌های خود در مواجهه با چالش‌ها.

رفع اختلالات یادگیری: کمک به حل مشکلات یادگیری و تقویت فرآیندهای شناختی.

دستورپذیری: تقویت توانایی کودک در پیروی از دستورات و اجرای آنها به‌طور مستقل.

آموزش مهارت حل مسئله: تقویت توانایی کودک در حل مسائل و چالش‌های روزمره.

تقویت حس عمقی: بهبود توانایی کودک در درک موقعیت و حرکت اجسام در فضای سه‌بعدی.

افزایش هماهنگی بین چشم و دست: تقویت توانایی کودک در هماهنگی حرکات دست و دید بصری.

و دیگر مهارت‌های ضروری: که بر اساس نیاز هر کودک به‌طور خاص مشخص می‌شوند.

این مهارت‌ها، که زیربنای بسیاری از رفتارها و توانمندی‌های اساسی زندگی هستند، به فرد کمک می‌کنند تا فعالیت‌های روزمره خود را به‌طور مستقل و کارآمد انجام دهد و در صورتی که فرد در یکی یا چند مورد از این مهارت‌ها دچار نقص باشد، ممکن است قادر به انجام برخی از فعالیت‌های روزانه خود نباشد، که این امر می‌تواند به کاهش استقلال و کیفیت زندگی او منجر شود.

چه افرادی به کاردرمانی ذهنی نیاز دارند؟

 

کاردرمانی ذهنی یکی از درمان‌های مؤثر برای کودکانی است که با اختلالات عصبی و روانی دست و پنجه نرم می‌کنند و این اختلالات می‌توانند بر عملکرد ذهنی و شناختی کودک تأثیر گذاشته و توانایی‌های اجرایی او را محدود کنند به همین دلیل، کاردرمانی ذهنی برای این کودکان می‌تواند بسیار مفید و تاثیرگذار باشد. نکته‌ای که در این راستا باید مورد توجه قرار گیرد، این است که هرچه این اختلالات زودتر تشخیص داده شده و درمان آغاز شود، نتایج درمانی بهتر و ماندگارتر خواهد بود. بنابراین، تشخیص به موقع و شروع سریع درمان از اهمیت بالایی برخوردار است.

همچنین، باید توجه داشت که فرآیند درمان و توانبخشی برای این کودکان ممکن است طولانی باشد و به حمایت مداوم خانواده‌ها نیاز دارد از همین رو خانواده‌ها باید از این امر آگاه باشند که در طول درمان، نقش حمایتی و تشویقی آن‌ها در تطبیق کودک با وضعیت درمانی بسیار حیاتی است.

برخی از مهم‌ترین اختلالات و شرایطی که می‌توانند از خدمات کاردرمانی ذهنی بهره‌مند شوند عبارتند از:

اوتیسم و سندروم آسپرگر

اختلالات رفتاری

اختلالات یادگیری

کودکان مبتلا به ADHD

تاخیرهای رشدی

مشکلات درکی-شناختی

مشکلات حافظه

اختلالات مخچه‌ای

فلج مغزی

اختلالات بینایی و شنیداری

کم توانی ذهنی

بیماری‌های متابولیکی عصبی

اختلالات حسی

سندروم داون

لازم به ذکر است که بسیاری از این اختلالات می‌توانند به‌طور همزمان در کودک مشاهده شوند به عنوان مثال، برخی کودکان ممکن است هم از اختلالات جسمی و هم اختلالات ذهنی رنج ببرند به همین دلیل است که شرایطی همچون فلج مغزی و سندروم داون نیز در فهرست اختلالات مرتبط با کاردرمانی ذهنی قرار دارند.

در واقع، تعداد اختلالاتی که می‌توانند از خدمات کاردرمانی ذهنی بهره‌مند شوند بسیار زیاد است و ذکر تمامی آن‌ها در این مقاله نمی‌گنجد به همین دلیل، برای ارزیابی دقیق‌تر وضعیت کودک و تعیین نیازهای درمانی خاص او، بهتر است به مراکز معتبر کاردرمانی مراجعه کرده و از متخصصان این حوزه مشاوره و ارزیابی‌های لازم را دریافت کنید.

رویکردهای مورد استفاده در کاردرمانی ذهنی

 

کاردرمانی ذهنی از انواع روش‌ها و متدهای مختلف برای بهبود عملکرد شناختی و روانی مراجعان خود استفاده می‌کند و این متدها برخی اوقات به‌تنهایی و برخی دیگر در ترکیب با یکدیگر به کار گرفته می‌شوند تا بهترین نتیجه حاصل شود. 

مهم‌ترین رویکردهایی که در کاردرمانی ذهنی کاربرد دارند، عبارتند از:

۱. یکپارچگی حسی

رویکرد یکپارچگی حسی مبتنی بر این اصل است که تمامی سیستم‌های حسی انسان، از جمله لامسه، بینایی، شنوایی، حس عمقی و سیستم دهلیزی، به‌طور هماهنگ و در تعامل با یکدیگر عمل می‌کنند. این به این معناست که هر یک از حواس می‌تواند بر دیگر حواس تأثیر بگذارد و آن‌ها را تقویت یا تعدیل کند و به عبارت ساده‌تر، این هماهنگی میان حواس مختلف به فرد کمک می‌کند تا درک بهتری از محیط اطراف خود پیدا کند.

برای مثال، فرض کنید فردی در حال نوشیدن یک لیوان آب است و زمانی که دست خود را به‌سمت لیوان می‌برد، ابتدا اطلاعاتی از طریق حس لامسه دریافت می‌کند؛ او می‌تواند دمای لیوان را احساس کند و اگر لیوان شیشه‌ای باشد، با لمس سطح آن می‌تواند اطلاعاتی درباره جنس آن کسب کند. همزمان، با نگاه کردن به لیوان از طریق حس بینایی، فرد می‌تواند شکل، اندازه و رنگ آن را تشخیص دهد. این دو حس، یعنی لامسه و بینایی، به‌طور همزمان کار می‌کنند و اطلاعات تکمیلی به فرد می‌دهند که باعث می‌شود او درک صحیح‌تری از لیوان و وضعیت موجود پیدا کند.

اصطلاح "یکپارچگی حسی" به معنای پردازش، سازماندهی و ادغام اطلاعات حسی دریافتی از بدن و محیط است. این رویکرد بررسی می‌کند که چگونه اطلاعات حسی از حواس مختلف، مانند لامسه، بینایی و شنوایی، به تجربه‌های ذهنی تبدیل می‌شود و چگونه فرد به این اطلاعات واکنش نشان می‌دهد برای مثال، زمانی که فرد در حال راه رفتن است، سیستم دهلیزی (که مسئول حفظ تعادل است) با حس عمقی (که اطلاعاتی درباره موقعیت و حرکت بدن می‌دهد) همکاری می‌کند تا فرد بتواند بدون افتادن و با حفظ تعادل، مسیر خود را ادامه دهد.

در کاردرمانی ذهنی، متخصصان با استفاده از برنامه‌های حسی خاص که برای هر کودک طراحی می‌شود، به شناسایی و رفع مشکلات حسی موجود کمک می‌کنند. این برنامه‌ها به‌طور خاص برای هر کودک تنظیم می‌شوند تا بهبود هماهنگی حسی او را تسهیل کنند. یکپارچگی حسی در انجام فعالیت‌های روزمره زندگی مانند لباس پوشیدن، غذا خوردن، حرکت کردن، یادگیری و تعاملات اجتماعی نقش حیاتی دارد. برای مثال، اگر کودک در حسی مانند لامسه یا بینایی مشکلاتی داشته باشد، ممکن است در فعالیت‌هایی مانند نوشتن در مدرسه، بازی کردن یا حتی برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل شود. بهبود در این زمینه می‌تواند تاثیر مثبتی بر عملکرد روزانه فرد داشته باشد و به او کمک کند تا استقلال بیشتری در انجام وظایف خود پیدا کند.

۲. رویکرد درکی حرکتی

رویکرد درکی حرکتی یکی از مهم‌ترین روش‌های درمانی در کاردرمانی ذهنی است که بر این اصل استوار است که انجام فعالیت‌های حرکتی می‌تواند درک فرد از خود و محیط اطرافش را افزایش دهد. به بیان ساده‌تر، این رویکرد به فرد کمک می‌کند تا نه‌تنها موقعیت اشیای مختلف را نسبت به یکدیگر درک کند، بلکه موقعیت بدن خود را در فضای اطرافش نیز شناسایی نماید.

برای مثال، فرض کنید کودک در حال انجام یک فعالیت ساده مانند بازی با توپ است. وقتی توپ را به سمت کودک پرتاب می‌کنید، او باید بتواند موقعیت توپ را در فضا شناسایی کند، آن را درک کرده و برای گرفتن یا جلوگیری از افتادن آن، به درستی حرکت کند. این فعالیت به کودک کمک می‌کند تا همزمان با درک موقعیت توپ، موقعیت بدن خود را نیز در فضا تنظیم کند، مثلاً اینکه باید چگونه بدن خود را بچرخاند یا دست‌هایش را برای گرفتن توپ حرکت دهد. این نوع فعالیت‌ها، آگاهی فرد از بدن خود (body awareness) را تقویت می‌کند و به او کمک می‌کند تا بیشتر متوجه فضای اطرافش شود.

رویکرد درکی حرکتی نه‌تنها در ارتقای آگاهی از بدن و موقعیت اجسام در فضا مؤثر است، بلکه می‌تواند مشکلات حسی فرد را نیز برطرف کند به عنوان مثال، کودکانی که مشکلات حس عمقی دارند ممکن است نتوانند به درستی موقعیت بدن خود را در فضا شناسایی کنند یا در هنگام حرکت دچار مشکل شوند. انجام تمرینات حرکتی مانند دویدن، پریدن و یا حرکت در مسیرهای پیچیده، به این کودکان کمک می‌کند تا حس موقعیت‌یابی بدن خود را تقویت کنند.

علاوه بر این، رویکرد درکی حرکتی به بهبود ادراک فضایی فرد نیز کمک می‌کند این بدین معناست که فرد می‌تواند بهتر درک کند که اجسام در فضا چگونه با هم ارتباط دارند و چگونه بدن خود را در این فضا حرکت دهد برای مثال، در هنگام انجام فعالیت‌های روزمره مانند عبور از درگاه یک در یا بازی با سایر کودکان، توانایی درک فضا و موقعیت اجسام در اطراف فرد اهمیت دارد.

در نهایت، این رویکرد کمک می‌کند تا فرد با دقت و هماهنگی بیشتری در محیط خود حرکت کند و از این طریق، مهارت‌های حرکتی و شناختی خود را تقویت نماید. برای مثال، اگر کودک بتواند با دقت بیشتری حرکات دست و پای خود را هماهنگ کند، مهارت‌های روزمره‌اش مانند نوشتن، لباس پوشیدن، یا حتی خوردن غذا بهبود می‌یابد.

۳. بازی درمانی

کاردرمانی ذهنی، همانطور که پیشتر اشاره شد، بر استفاده از فعالیت‌های هدفمند جهت درمان مراجعان متمرکز است. در میان این فعالیت‌ها، بازی به‌عنوان یک ابزار درمانی برای کودکان نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند، چرا که عمده فعالیت‌های کودکان در قالب بازی صورت می‌گیرد. رویکرد بازی درمانی می‌تواند به‌عنوان یک روش مؤثر برای بهبود مهارت‌های شناختی، اجتماعی و حرکتی کودک استفاده شود.

بازی درمانی معمولاً به‌صورت ترکیبی با سایر روش‌ها مانند درکی حرکتی و یکپارچگی حسی به کار گرفته می‌شود تا اثربخشی بیشتری حاصل شود به‌عنوان مثال، ممکن است تمرینات حرکتی در قالب بازی‌هایی مانند تاب‌بازی یا استفاده از ترامپولین طراحی شوند تا کودک از طریق فعالیت‌های جسمانی بتواند مهارت‌های حرکتی و شناختی خود را تقویت کند.

این رویکرد نه‌تنها به کودک کمک می‌کند که احساسات خود را به‌راحتی بیان کند و ارتباطات اجتماعی خود را بهبود بخشد، بلکه به او فرصتی می‌دهد تا نقش‌های مختلفی را تجربه کند. قرار گرفتن در موقعیت‌های جدید و تغییر شرایط به کودک این امکان را می‌دهد که تفکر انعطاف‌پذیری پیدا کرده و توانایی خود را در تطبیق با شرایط مختلف تقویت کند.

۴. درمان شناختی-رفتاری (CBT)

درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی دیگر از رویکردهای مؤثر در کاردرمانی ذهنی است که توسط بسیاری از متخصصان روانشناسی، از جمله کاردرمانگران، استفاده می‌شود. این روش درمانی بر این اصل استوار است که تفکرات، احساسات و رفتارهای افراد به‌طور متقابل بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند. به‌طور خاص، افکار و احساسات منفی می‌توانند فرد را وارد یک چرخه معیوب از مشکلات و رفتارهای ناسالم کنند.

در درمان شناختی-رفتاری، هدف اصلی این است که مشکلات و چالش‌های فرد به اجزای کوچک‌تر تقسیم شوند تا تغییر آن‌ها آسان‌تر شود. این رویکرد تلاش می‌کند تا با تغییر محتوای تفکر فرد، به اصلاح رفتارهای او منجر شود. به جای تمرکز بر مشکلات گذشته، درمان شناختی-رفتاری عمدتاً به حل مسائل و مشکلات کنونی فرد پرداخته و به او کمک می‌کند تا به شیوه‌ای مثبت‌تر و سازنده‌تر به مشکلات خود نگاه کند و رفتارهای خود را به‌طور موثرتری مدیریت نماید.

۵. نوروفیدبک

نوروفیدبک نیز یکی از روش‌های نوین درمانی است که در سال‌های اخیر به‌ویژه در درمان اختلالات روانی و شناختی به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفته است. این تکنیک به درمانگران این امکان را می‌دهد تا با استفاده از بازخوردهای آنی، رفتارها و فرآیندهای ذهنی فرد را اصلاح کنند. در کاردرمانی ذهنی، نوروفیدبک به‌ویژه برای تقویت مهارت‌هایی مانند توجه و تمرکز، حافظه، کنترل خشم، کاهش استرس و افزایش تحمل کاری استفاده می‌شود.

در این روش، فرد از طریق بازخوردهای لحظه‌ای که به‌صورت سیگنال‌های بصری یا صوتی به او منتقل می‌شود، یاد می‌گیرد که چگونه وضعیت مغزی خود را به سمت وضعیت بهینه هدایت کند. این بازخوردهای آنی به فرد کمک می‌کند تا مغز خود را نسبت به الگوهای جدید عادت داده و رفتارهای مطلوب‌تری را در مواجهه با چالش‌ها و استرس‌ها اتخاذ کند.

از آنجا که بسیاری از تمرینات نوروفیدبک در قالب بازی‌های جذاب و تعاملی برای کودکان طراحی می‌شوند، این نوع تمرینات نسبت به تمرینات سنتی و عادی تاثیرگذاری بیشتری دارند. این روش نه‌تنها به‌طور مؤثر باعث بهبود عملکرد شناختی و عاطفی کودک می‌شود، بلکه از آنجا که در فضایی سرگرم‌کننده ارائه می‌شود، انگیزه کودک برای شرکت در جلسات درمانی افزایش می‌یابد.

مراحل کاردرمانی ذهنی

پس از آشنایی با اهداف و رویکردهای مختلف کاردرمانی ذهنی، مهم است که مراحل و فرآیندهای این درمان را نیز بررسی کنیم تا بدانیم در صورت نیاز به کاردرمانی چه انتظاراتی از درمانگران باید داشته باشیم. مراحل کاردرمانی ذهنی به‌طور کلی شامل چندین مرحله است که هر کدام نقش حیاتی در فرایند درمان دارند. 

در اینجا به مهم‌ترین مراحل کاردرمانی ذهنی اشاره خواهیم کرد:

۱. ارزیابی

اولین مرحله در فرآیند کاردرمانی ذهنی، ارزیابی دقیق و جامع از وضعیت فرد است و ارجاع به کاردرمانی معمولاً از سوی روانپزشک، روانشناس یا گفتاردرمانگر انجام می‌شود. این ارجاع به معنای شناسایی نیاز فرد به درمان‌های تکمیلی است که در قالب کاردرمانی ذهنی به او کمک خواهد کرد.

فرآیند ارزیابی به‌منظور شناسایی و تحلیل مشکلات فرد در حوزه‌های مختلف شناختی، رفتاری و حرکتی انجام می‌شود و هدف از این ارزیابی شناسایی دقیق زمینه‌هایی است که فرد در آن‌ها با مشکل مواجه است، مانند توجه و تمرکز، حافظه، مهارت‌های اجتماعی و حرکتی و غیره. ارزیابی به‌عنوان مرحله‌ای کلیدی در کاردرمانی به شمار می‌آید، چرا که بدون آن، نمی‌توان اهداف درمانی مشخص و برنامه‌ریزی دقیقی برای مراجع تنظیم کرد. در واقع، هر گونه بی‌دقتی در ارزیابی ممکن است منجر به ناتوانی در شناسایی مشکلات اصلی فرد و در نتیجه موفق نشدن در تعیین اهداف درمانی مناسب شود.

۲. اجرای برنامه درمانی

جلسات کاردرمانی ذهنی معمولاً به‌صورت دو یا سه جلسه در هفته برنامه‌ریزی می‌شوند. در صورتی که مشکلات فرد چندان حاد نباشد، دو جلسه در هفته ممکن است کافی باشد با این حال، تعداد دقیق جلسات بستگی به تشخیص کاردرمانگر دارد و درمانگر بر اساس نیازها و شرایط خاص فرد برنامه درمانی را تنظیم می‌کند. در این مرحله، همکاری مؤثر و حداکثری با تیم درمانی از اهمیت زیادی برخوردار است بنابراین سعی کنید که در تمام جلسات حضور داشته باشید و به توصیه‌های درمانگر به‌طور دقیق عمل کنید، چرا که این همکاری باعث خواهد شد نتایج درمان به بهترین شکل ممکن حاصل شود.

۳. تمرین در خانه

خانواده‌ها نقش حیاتی و محوری در فرآیند درمان بیماران ذهنی دارند. جلسات درمانی که در کلینیک برگزار می‌شوند، هرچند که ضروری و بسیار مفید هستند، اما به‌تنهایی برای پیشرفت فرد کافی نخواهند بود از همین رو برای رسیدن به بهترین نتایج درمانی، تمرینات و فعالیت‌ها باید در محیط خانه نیز ادامه یابند و بر اساس تشخیص درمانگر، ممکن است تمرینات مشابهی که در کلینیک انجام شده، در خانه نیز تکرار شوند، یا اینکه تمرینات جداگانه‌ای برای انجام در منزل برای فرد تجویز شود.

هرچه تمرینات در خانه با دقت و به‌طور مداوم انجام شود، فرد پیشرفت بیشتری خواهد داشت و به‌راحتی می‌تواند مفاهیم و مهارت‌های آموخته‌شده را در محیط خانه و سایر فضاهای اجتماعی به‌کار بگیرد و به طور قطع این فرآیند باعث تسریع در روند درمان و همچنین بهبود کیفیت زندگی فرد می‌شود.

۴. ارزیابی مجدد و ترخیص

پس از مدتی از انجام درمان‌های کاردرمانی ذهنی، ارزیابی مجدد از وضعیت فرد ضروری است و این ارزیابی به‌منظور بررسی میزان پیشرفت فرد و تحقق اهداف درمانی تعیین‌شده در مراحل اولیه انجام می‌شود و اگر فرد توانسته باشد به اهداف تعیین‌شده دست یابد، ممکن است ترخیص شود و در این صورت است که درمان به پایان رسیده و فرد می‌تواند به فعالیت‌های روزمره خود ادامه دهد.

حالا در صورتی که اهداف اولیه به دست نیامده باشند، درمانگر اهداف جدیدی برای فرد تعیین خواهد کرد و در این حالت، فرآیند درمان ادامه می‌یابد و ممکن است برخی از مراحل قبلی دوباره مرور و بازبینی شوند تا فرد بتواند به اهداف درمانی خود دست یابد.

لازم به ذکر است که کاردرمانگر در هر جلسه، ارزیابی‌هایی از فرد انجام می‌دهد و بر اساس نتایج این ارزیابی‌ها، برنامه‌ریزی‌های درمانی را برای جلسات آینده تنظیم می‌کند علاوه بر این ارزیابی‌های پیوسته، ارزیابی‌های دوره‌ای مجدد نیز به‌طور منظم انجام می‌شوند تا اطمینان حاصل شود که فرآیند درمان به‌درستی پیش می‌رود.

نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که توانبخشی معمولاً یک پروسه زمان‌بر است و نباید انتظار داشت که پس از چند جلسه محدود، تمامی مشکلات فرد به‌طور کامل رفع شود. موفقیت در درمان نیازمند صبر، مداومت و همکاری مستمر با تیم درمان است.

تمرینات کاردرمانی ذهنی

 

تمرینات کاردرمانی ذهنی بسته به رویکرد درمانی مورد استفاده، شدت مشکلات کودک، اهداف درمانی و همچنین تجهیزات موجود می‌توانند بسیار متنوع و متفاوت باشند. این تمرینات به‌طور خاص طراحی می‌شوند تا به نیازهای منحصر به‌فرد هر کودک پاسخ دهند و به بهبود عملکردهای شناختی، رفتاری و حرکتی وی کمک کنند.

برای مثال، یکی از تمرینات معمول ممکن است استفاده از پازل‌های سه‌بعدی باشد در این تمرین، کودک باید قطعات مختلف پازل را به‌درستی شناسایی کرده و در جای مناسب خود قرار دهد. این فعالیت به‌طور همزمان به تقویت مهارت‌های حرکتی ریز، دقت در هماهنگی دست و چشم و توانایی حل مسئله کمک می‌کند به علاوه، کودک باید تمرکز خود را بر روی نحوه قرار دادن قطعات و تطبیق آن‌ها با یکدیگر متمرکز کند که باعث تقویت هماهنگی حسی-حرکتی و توانایی درک فضایی او می‌شود. نمونه دیگر ممکن است تمرین در یک اتاق تاریک باشد، جایی که کودک باید یک نور را دنبال کند. این تمرین به‌طور خاص برای افزایش توجه و تمرکز کودک طراحی شده است، زیرا در شرایط تاریک، کودک مجبور است بیشتر بر روی جزئیات و موقعیت نور تمرکز کند.

یکی از وظایف اصلی کاردرمانگر در این فرآیند، طراحی تمرینات متناسب با اهداف درمانی است. این تمرینات باید به گونه‌ای تنظیم شوند که هم در محیط کلینیک و هم در خانه قابل اجرا باشند به این ترتیب، اعضای خانواده می‌توانند به‌طور فعال در فرآیند درمان مشارکت داشته باشند و به کودک در انجام تمرینات کمک کنند. این همکاری خانوادگی به تسریع روند درمان و بهبود کیفیت زندگی کودک کمک خواهد کرد.

جمع‌بندی

کاردرمانی ذهنی یکی از شاخه‌های تخصصی و مؤثر در توانبخشی است که به‌ویژه برای کودکان مبتلا به اختلالات شناختی، رفتاری و روانی کاربرد دارد. این رویکرد درمانی با هدف ارتقای مهارت‌های شناختی، اجتماعی، حرکتی و حسی فرد، به بهبود کیفیت زندگی او کمک می‌کند. از طریق ارزیابی دقیق و برنامه‌ریزی درمانی متناسب با نیازهای هر کودک، کاردرمانگر به طراحی تمریناتی می‌پردازد که علاوه بر کلینیک، در محیط خانه نیز قابل اجرا باشند تا همکاری خانواده در روند درمان تسهیل شود.

مراحل کاردرمانی ذهنی شامل ارزیابی اولیه، تعیین اهداف درمانی، اجرای برنامه درمانی، تمرینات خانگی و ارزیابی مجدد است که هر یک نقش حیاتی در تحقق اهداف درمانی دارند. از رویکردهای متنوعی مانند یکپارچگی حسی، بازی درمانی، نوروفیدبک و درمان شناختی رفتاری استفاده می‌شود تا به کودکان کمک کند تا مهارت‌های خود را در زمینه‌های مختلف مانند توجه، حافظه، هماهنگی بین چشم و دست، و حل مسئله بهبود بخشند.

کاردرمانی ذهنی با رویکردی جامع و منسجم به فرد نگاه می‌کند و در هر مرحله از درمان سعی دارد تا او را به استقلال بیشتر و توانمندی‌های جدیدی هدایت کند به همین دلیل، این فرآیند درمانی یک مسیر زمان‌بر است که نیازمند همکاری مستمر مراجع، خانواده و تیم درمان است. موفقیت در درمان با صبر، پیگیری منظم و تطبیق برنامه درمانی با شرایط خاص هر کودک ممکن می‌شود.

مشاوره آنلاین

شما می توانید از طریق فرم زیر مشکل کودک خود را با ما در میان بگذارید. کارشناسان ما در با توجه به زمان مقتضی با شما تماس بگیرند.

افزودن دیدگاه جدید